قانون‌گذاران بیش از ۱۰۰ سال قبل، قوانین ضد انحصاری (ضد تراست) را در پاسخ به تقسیم ناعادلانه‌ی ثروت بین ثروتمندان و اقشار کم‌درآمد تصویب کردند. در سال ۱۹۱۱، دادگاه عالی آمریکا، حکم انحلال و شکسته شدن شرکت استاندارد اویل (شرکت چندملیتی فعال در زمینه‌ی تولید و حمل و نقل و پالایش نفت) به اجزای کوچک‌تر را به تصویب رساند. امروز این کنترل انحصارطلبانه روی منابع ارزشمند، با انقلابی دیگر تداعی شده است: رشد اقتصاد داده‌ها.

در حال حاضر، پنج غول تکنولوژی، آلفابت (شرکت مادر گوگل)، مایکروسافت، آمازون، فیسبوک و اپل،  ارزشمندترین شرکت‌های جهان هستند. اکونومیست در سال ۲۰۱۷ گزارش داد که این گروه شرکت‌ها در سه‌ماهه‌ی نخست سال، سودی بیش از ۲۵ میلیارد دلار کسب کرده‌اند. آمازون تقریبا ۵۰ سنت از هر دلاری را که آمریکایی‌ها به صورت آنلاین هزینه می‌کنند، به دست می‌آورد. فیسبوک و گوگل با همدیگر تقریبا تمام درآمدهای تبلیغات دیجیتالی آمریکا در سال ۲۰۱۶ را به خود اختصاص داده‌اند.

داده‌ها نسبت به نفت و سایر منابعی که درگذشته مطرح بوده‌اند، متفاوت‌اند. اما کم‌ارزش‌تر نیستند. با وجود داده‌ها، هیچ محدودیتی برای استخراج وجود ندارد، فرآیند پالایش (داده‌ها) همیشه در حال تحول است و شیوه خرید، فروش و ارزش‌گذاری داده‌ها پویا است. داده‌ها ارزشمند می‌شوند و فرصت‌های زیادی را در اختیار کسب‌وکارهای جدید قرار می‌دهند. به عنوان مثال، کاربران فیسبوک خود و دوستان خود را در عکس‌هایی که پست می‌کنند، تگ می‌کنند. با استفاده از این داده‌ها، قابلیت‌های هوش مصنوعی برنامه‌های فیسبوک قادر به تشخیص چهره‌ای بسیار موثر خواهند بود.

مالکیت داده‌ها موضوعی دشوار است، در این عرصه، شرکت‌های بزرگ به مراتب بیشتر از هر کس دیگری، به ویژه ما، مصرف‌کنندگان فردی که داده‌ها را با هر حرکت خود تولید می‌کنیم، جلوتر هستند. اما، همان‌طور که تاریخ قوانین ضد انحصاری نشان می‌دهد، قانون در انحصار شرکت‌ها نیست، بلکه برای حفاظت از مصرف‌کنندگان است.

تصمیم روسیه برای بررسی واقعی‌بودن فرود آمریکایی‌ها روی ماه
مشاهده

قوانین ضد انحصاری و داده‌ها

گزارش اکونومیست نشان می‌کند که این شرکت‌ها آن‌چنان به خودی خود قدرتمند و عظیم نیستند که مشکل‌ساز باشند. بلکه موفقیت این دست شرکت‌ها به روش‌های مختلفی به نفع مصرف‌کنندگان است. علاوه بر این، هنگامی‌که این شرکت‌ها را برحسب آزمون‌های ضد انحصاری ارزیابی کنیم و حتی زمانی که آزمون‌های اتحادیه اروپا را هم ‌روی این شرکت‌ها اعمال کنیم، متوجه می‌شویم که این شرکت‌ها بی‌ضرر هستند، به خصوص که بسیاری از خدمات آن‌ها ارزان یا رایگان است یا به وسیله داده پرداخت می‌شود.

با این حال، کنترل روی داده‌ها، قدرت عظیمی را برای این شرکت‌های تکنولوژی پدید آورده است. بنابراین برای نظارت و تنظیم قوانینی برای این دست اقتصادهای جدید، نیاز به قوانینی جدید است. چراکه قوانین ضد انحصاری گذشته، هم‌اکنون منسوخ ‌شده‌اند و برای مقابله با اقتصاد داده‌ها کافی به نظر نمی‌رسند.

مقدار بسیار بالای داده‌هایی که وجود دارد و به طور مداوم تولید می‌شوند، ماهیت رقابت در بازار را دستخوش تغییر کرده است. اثرات شبکه، ضمانتی را برای شرکت‌های بزرگ تکنولوژی ایجاد کرده است که رقبای کوچک‌تر هرگز نمی‌توانند محصولاتی برای رقابت با آن‌ها تولید کنند. و هنگامی‌که یک شرکت کوچک ممکن است که با محصولات خود به تهدیدی برای این غول تکنولوژی تبدیل شود، این غول‌های تکنولوژی اطلاعات کافی در مورد آن در اختیار دارند و قبل از اینکه این شرکت‌های کوچک به رقبای آن‌ها تبدیل شوند، خریداری می‌شوند. به عنوان مثال به خرید شرکت واتس آپ توسط فیسبوک فکر کنید. این شرکت در سال ۲۰۱۴ به مبلغ ۱۹ میلیارد دلار توسط این غول تکنولوژی خریداری شد.

سیاره به‌تازگی کشف‌شده، ممکن است در منظومه ای سه ستاره ای واقع شده باشد
مشاهده

اقتصاد داده ها

بنابراین، یک قانون جدیدتر و کارآمدتر ضد انحصاری در اقتصاد داده‌ها، چه قانونی خواهد بود؟ اکونومیست در این مورد دو راهکار را ارائه داده است. ابتدا، اینکه این قانون باید تاثیر ادغام را در روش‌های آگاهانه داده‌ها بررسی کند و در نظر بگیرد که شرکت‌های ادغام شده به چه مقدار اطلاعات دست پیدا می‌کنند و  اینکه آیا این قیمت‌های غیرمعمول برای تصاحب شرکت‌های کوچک‌تر (بازهم مورد واتس آپ) تا چه حدی می‌توانند برای از بردن رقیب به کار رفته باشند. مورد دوم اینکه، قانون‌گذاران باید در نظارت به‌صورت کاملا شفا عمل کنند و شرکت‌ها را مجبور کنند که در مورد اطلاعات دریافتی خود از مصرف‌کنندگان شفاف عمل کنند و به مصرف‌کنندگان و اشخاص ثالث دسترسي آسان به داده‌ها را بدهند.

متاسفانه، در حال حاضر، بعید به نظر می‌رسد که کمیسیون ارتباطات فدرال و کنگره آمریکا، از چنین تغییری در قوانین ضد انحصاری حمایت کند. بر اساس تصمیمات اخیر دولت، متقاعد کردن قانون‌گذاران برای کاستن از قدرت شرکت‌های بزرگ، می‌تواند کشمکش‌های زیادی را در پی داشته باشد. در همین حال، باید منتظر بمانیم و ببینیم که اقتصاد داده چگونه پیشرفت می‌کند و اینکه مفهوم ثروت و قدرت در شرکت‌های آمریکایی هم به همین ترتیب دستخوش چه تغییراتی می‌شود.