گوش دادن به داستان زندگی اعضای تیم کاری، به مدیران کمک می‌کند که افراد خود را به خوبی بشناسند و ارتباطی پایدار در شرکت تشکیل دهند.

همدلی رادیکال (Radical Empathy) نوعی همدلی است که عموما با هدف درک احساسات اطرافیان و به اشتراک گذاشتن تجربیات و احساسات شخصی انجام می‌شود. تمرکز اصلی این مبحث، تغییر نگرش افراد از قضاوت‌کننده به پذیرنده‌ی احساسات دیگران است. جلساتی با این موضوع، کمک می‌کنند که افراد، با صداقت بیشتر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و حتی در مورد احساسات خود نیز به هوشیاری بیشتری برسند.

اصطلاح رادیکال استفاده‌شده در این مبحث، می‌تواند ترکیبی از معانی مختلف این کلمه را با خود داشته باشد. رادیکال عموما به معنای ریشه‌ای یا انقلابی و شدید شناخته می‌شود. البته معانی متعدد دیگری نیز برای این کلمه ذکر شده که در این مبحث، تنها دو معنی بالا مد نظر است. ریشه‌ای بودن همدلی رادیکال به این معنا است که افراد سعی می‌کنند همدلی را از نوع معمولی و تنها ابراز زبانی فراتر ببرند و اساس آن را تغییر دهند. انقلابی بودن این اصطلاح نیز به‌منظور ایجاد تغییرات اساسی در نوع همدلی افراد است.

همان‌طور که پیش از این گفته شد، هدف همدلی رادیکال، تغییر دادن طرز تفکر متقابل افراد و تلاش برای درک کامل احساسات طرف مقابل است. با تلاش برای رسیدن به این نوع از همدلی، دیگر ما احساسات و تجربیات اطرافیان را قضاوت نمی‌کنیم. با یادگیری همدلی رادیکال، افراد تلاش می‌کنند که خود را جای شخص مقابل بگذارند و احساسات او را تجربه کنند. اگرچه انجام این عمل به‌طور کامل امکان‌پذیر نیست؛ اما تجربه نشان می‌دهد که مزایای فراوانی در تلاش برای فراگیری این نوع همدلی وجود دارد.

خرید شرکت‌های فناوری محور و مواردی که باید مد نظر قرار بگیرند
مشاهده

یکی از تمرین‌های کاربردی برای رسیدن به همدلی رادیکال در تیم‌ها، صحبت‌های دونفره و تلاش برای بازگو کردن احساسات طرف مقابل است. در این روش هر فرد تجربیات و احساسات خود در مورد یک موضوع مشخص را بیان می‌کند و سپس مخاطب، خود را جای او می‌گذارد و بار دیگر، این احساسات را مانند شخص اول تعریف می‌کند. این تعریف کردن باعث می‌شود که فرد دوم تا حدودی خود را در شرایط فرد اول حس کند و از قضاوت او خودداری کند.

فایده‌ی پیاده‌سازی همدلی رادیکال در سازمان‌ها چیست؟

بسیاری از کارشناسان علوم اجتماعی و روانشناسی معتقدند فراگیری مهارت همدلی رادیکال برای تمامی سیاستمداران، والدین و رهبران کسب و کار ضروری است. این افراد چون ارتباط متقابل زیادی با دیگران دارند، باید بتوانند به‌خوبی احساسات طرف مقابل را درک کنند. این درک تنها با عمیق‌تر کردن همدلی قابل دستیابی خواهد بود.

نکته‌ی مهم دیگر، افزایش هوش هیجانی و بهبود تصمیم‌گیری‌های احساسی و هیجانی در افراد است. برگزاری جلسات به سبک گفته‌شده، افراد را برای درک شرایط زندگی خارج از کارِ همکارانشان آماده می‌کند. وقتی این درک متقابل در شرکت جاری شود، می‌توان انتظار کاهش اختلاف نظرها و اتحاد بیشتر تیم را داشت.

در مثالی ساده می‌توان کارمندان و اعضای تیم را پس از مدتی در جایگاه مشتریان نشاند. آن‌ها پس از پرورش مهارت همدلی رادیکال، می‌توانند خود را به‌راحتی به‌جای مشتریان راضی یا ناراضی قرار دهند. این کار باعث می‌شود که شما همیشه مشتریانی حاضر برای ارائه‌ی نظر و انتقاد در شرکت داشته باشید. این ویژگی ارزشمند در زمان توسعه‌ی محصول، مطالعات بازار و تولید محصولات جدید، کمکی شایان توجه به مدیران می‌کند.

مایکروسافت بعد از تصاحب گیت‌هاب، قصد خرید استارتاپ بن‌سای را دارد
مشاهده

نکته‌ی قابل توجه این که جلساتی با سبک مشاوره‌های گروهی و به اشتراک گذاشتن احساسات و تجربیات، هنوز در فضای اجتماعی و کسب و کار ایران جای خود را باز نکرده است. به همین دلیل پیشنهاد می‌شود مدیران پیش از تلاش برای اجرای برنامه‌های همدلی رادیکال، جلسات بحث و گفتگوی دوستانه را به‌مرور در سازمان‌ها اجرا کنند. این سبک از جلسات، به‌آهستگی افراد را با این سبک از شبکه‌سازی داخل سازمانی آشنا می‌کند و ارتباطات میان کارمندان را بهبود می‌بخشد. پس از مدتی، به‌مرور می‌توان جلسات را به سمتی عمیق‌تر پیش برد و همدلی رادیکال را به‌عنوان هدفی در دسترس مشاهده کرد.

نظر شما چیست؟ آیا می‌توان این سبک از همدلی و درک متقابل را به‌مرور در فضای کسب و کار کشور ایجاد کرد؟